پرسشنامه سرسختی شغلی توسط مورنو جیمز و همکاران در سال 2014 ساخته شد وپرسشنامه دارای 17 سوال در سه بعد کنترل، چالش و تعهد را مورد سنجش قرار می دهد، این پرسشنامه توسط اکبری و همکاران(1394) اعتباریابی شده است.
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
سرسختی شغلی: عبارت است از ترکیبی از باور ها در مورد خویشتن و جهان که از سه مؤلفه تعهد ، کنتر ل و مبارزه جویی تشکیل می شود (کوباسا ، 2014). بنابر تعریفی که توسط اسنایدر (2012) در مورد سرسختی ارائه شده است و همچنین مورد توافق همگان قرار دارد؛ سرسختی “مجموعه و منظومه ای از ویژگی های شخصیتی است که به عنوان منبع مقاومت در برابر رویدادهای استرس زای زندگی عمل میکند”. علاوه بر این افراد سرسخت سه مشخصه اساسی دارند، که مجموع آن ویژگی سرسخت بودن را منجر میشود: (الف) هدفمند بودن و تعهد عمیق به مردم و فعالیت هایی که انجام می دهند و مسئولیت هایی که بر عهده می گیرند (ب) احساس کنترل داشتن بر وقایع و رویدادهای پیرامون خود، و نیز (ج) توانایی در نظر گرفتن تغییر و دگرگونی ها به عنوان یک چالش معمول.
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
در این پژوهش منظور پرسشنامه استاندارد سرسختی شغلی نمرهاي است كه کارکنان به سوالات 17 سوال پرسشنامة سرسختی شغلی میدهند .
مولفه های پرسشنامه :
|
مولفه های پرسشنامه |
منابع | سوالات |
| کنترل | (مورنو جیمز و همکاران؛2014) |
3، 6، 9، 12 و 15 |
|
چالش |
(مورنو جیمز و همکاران؛2014) | 2، 5، 8، 11، 13 و 17 |
| تعهد | (مورنو جیمز و همکاران؛2014) |
1، 4، 7، 10، 14 و 16 |
تعریف سرسختی شغلی
سرسختی شغلی به عنوان مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی، منبعی از مقاومت و محافظت است.
سرسختی روانشناختی سازه ای است که به عنوان یک ویژگی شخصیتی و با نقش موثر خود در تعدیل پیامدهای استرس، مطالعات گسترده ای را تا کنون به خود اختصاص داده است (عظیم ، 2010). فلاسفه و دانشمندان علوم اجتماعی در طول سالها تحقیق، افراد بسیاری را مشاهده کردند که به دلیل ویژگی های شخصیتی معینی، بهتر با موقعیت های ناخوشایند زندگی، سازگار بودند (شریدان و رادماچر ، 1992).
در فرهنگ عامه نیز افرادی هستند که با صفاتی چون «مقاوم» و «صبور»، شناخته می شوند، این افراد ظاهراً بهتر از سایرین، مشکلات را تحمل می کنند و دیرتر از پای در می آیند. تا سه دهه اخیر، پژوهش های بسیار اندکی در زمینه ویژگی های شخصیتی (رفتاری و شناختی) چنین افرادی انجام شده بود. چرا که تا قبل از دهه 80، بیشتر پژوهش ها (مانند هولمز وراهه ، 1976) روی علل استرس، تغییرات و بحران های زندگی و ارتباط آنها با سلامتی جسمانی و روانشناختی تمرکز داشت.
دیدگاه‌ها (0)