توضیحات
پرسشنامه فردگرایی و جمع گرایی نوردین و یوسف(2010)
پرسشنامه فردگرایی و جمع گرایی توسط نوردین و یوسف در سال 2010 طراحی شد. ودارای25 سوال در 2 بعد می باشد.و بر اساس طیف لیکرت (کاملا موافقم تا کاملا مخالفم) نمره گذاری شده است و الفای کرونباخ به دست آمده بالای 0/70 می باشد.
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
پرسشنامه استاندارد رفتار سازمانی: مطالعه تأثیر افراد، گروهها و ساختارها بر رفتار در یک سازمان است که هدف آن، به کار بردن این دانش برای بهبود کارایی سازمان است.رفتار سازمانی علم مطالعه و کاربرد دانش دربارهٔ نحوه برخورد مردم، افراد و گروهها در سازمانها میباشد. این کار با رویکرد سیستمی انجام میشود. یعنی روابط بین مردم و سازمانها را در ارتباط با کل افراد، گروهها، سازمانها و سیستمهای اجتماعی تشریح مینماید و هدف آن دستیابی به اهداف انسانی سازمانی و اجتماعی با ایجاد روابط بهتر میباشد
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
در این پژوهش منظور از فردگرایی و جمع گرایی نمرهاي است كه کارکنان به سوالات 25 گویه ای پرسشنامة فردگرایی و جمع گرایی میدهند .
مولفه های پرسشنامه :
مولفه های پرسشنامه |
سوالات |
فردگرایی |
1 تا 11 |
جمع گرایی |
12 تا 25 |
فردگرایی
قرائتهای مختلفی از فردگرایی وجود دارد: از فردگرایی آلمانی و فرانسوی تا فردگرایی انگلیسی و آمریکایی؛ از فردگرایی انحصارگرا (Possessive Ind.) تا فردگرایی گسترش خواه (Developmental Ind)؛ از فردگرایی روش شناختی و عرفت شناختی تا فردگرایی ذرهای و ملکی.
عنصر مشترک در تمام این قرائتها نقش محوری فرد است. دانشمند معاصر، لیوکس (Lukes،۱۹۷۳) حداقل یازده معنای ممکن برای این واژه تشخیص داده است که دامنه معنایش از احترام به ارزش انسانی، استقلال و آزادی عمل، حرمت امور شخصی، خود – بسطی، تا فردگرایی معرفتشناسانه و روششناسانه میرسد.
فردگرایی
تاریخ این اصطلاح نیز جالب است. در قرن نوزدهم، در کشورهای مختلف معانی متفاوتی از فردگرایی متبادر به ذهن بود، هر چند امروزه این معانی بتدریج به هم نزدیک شدهاند. معنای فرانسوی آن در واکنش به روشنگری و انقلاب فرانسه همواره میل به بدی داشته است و دلالت بر هرج و مرج و بینظمی اجتماعی میکرد.
کاربرد آلمان این واژه ابتداء از سوی طرفداران استعداد فردی بهویژه هنرمندان بر اندیشه رومانتیک «فردیت»، تصور وحدت فرد، خلاقیت، و خود فهمی استعمال شد. سپس به نظریه ارگانیک اجتماع بخصوص ملت توصعه پیدا کرد.
«در انگلستان واژه فردگرا معمولا لقبی بود برای افرادی که ناسازگار با مذهب بودند، ضمن اینکه برای استعدادهای اصیل مردان انگلیسی متکی به خود و مستقل بهویژه طبقات متوسط و نیز چهرههای مشهور لیبرال کاربرد داشت.
فردگرایی نیز دلالت بر حداقل مداخله دولت داشت که متضاد با سوسیالیسم یاجمعگرایی است. در ایالات متحده، از همان آغاز، فردگرایی شعاری برای بنگاه آزاد شد، با دولت محدود و آزادی شخصی.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.