پرسشنامه فرهنگ سازمانی توسط کامرون و کوئین در سال 1999 ساخته شد و دارای 24 سوال در 6 بعد بوده و هدف از این بخش ارزیابی شش بعد کلیدی برای فرهنگ سازمانی می باشد. و سوالات بر اساس (وضع موجود ووضع ناموجود) نمره گذاری شده است. و پایایی آن را طبق آلفای کرونباخ بالای 70 درصد ذکر کرده است.
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی بهعنوان مجموعهای از باورها و ارزشهای مشترك بر رفتار و اندیشۀ اعضای سازمان اثر میگذارد و میتوان نقطه شروعی برای حركت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید. فرهنگ سازمانی از اساسیترین زمینههای تغییر و تحول در سازمان است نظر به اینكه برنامههای جدید تحول بیشتر به تحول بنیادی سازمانی نگاه میكند از اینرو هدف این برنامهها تغییر و تحول فرهنگ سازمان بهعنوان زیربنا به بستر تحول است.
تعریف عملیاتی متغیر پرسشنامه
در این پژوهش شش معیار موجود می باشد و هر معیار چهار گویه دارد که هر کدام از این چهار گویه معرف یک بعد فرهنگی مدل مورد نظر می باشند. نمره 100 را بین این چهار گویه تقسیم کنید. بسته به این که هر گویه چقدر مشابه به سازمان شماست نمره بالاتری را به آن اختصاص دهید. برای مثال در معیار یک اگر شما فکر میکنید که گویه A خیلی مشابه سازمان شماست، گویه های B و C تقریبا مشابه اند و گویه D خیلی کم مشابه است شما ممکن است به A نمره 55 به هر کدام از گویه های B و C نمره 20 و نمره 5 به گویه D بدهید. فقط باید به این نکته توجه داشته باشید که نمره کل برای هر معیار مساوی 100 شود.
لطفا به سوالات در دو وضع موجود و وضع مطلوب جواب دهید. وضع موجود چیزی است که امروزه وجود دارد و وضع مطلوب آن چیزی است که شما برای سازمان ترجیح می دهید.
مولفه های پرسشنامه :
مولفه های پرسشنامه |
سوالات |
مشخصه های برجسته سازمان |
1 تا 4 |
رهبری سازمانی |
5 تا 8 |
مدیریت کارکنان |
9 تا 12 |
چسب سازمانی (پیوند دهنده های سازمانی) |
13 تا 16 |
تأکیدات استراتژی |
17 تا 20 |
معیارهای موفقیت |
21 تا 24 |
فرهنگ سازمانی
فرهنگ واژهای است كه علمای علم اجتماع و پژوهشگران رشته مردمشناسی آن را به كار میبرند و این واژه از گسترش وسیعی برخوردار است و آنچنان مفید واقع شده كه آن را در سایر علوم اجتماعی نیز به كار میبرند. فرهنگ در قالب بحث تخصصی خود در حدود اواسط قرن نوزدهم در نوشتههای علمای مردمشناسی پدیدار شد و كاربرد علمی كلمۀ فرهنگ در اواخر قرن مذكور توسط تایلر (1917ـ1832) مردمشناس انگلیسی صورت گرفت.
یكی از مبانی اساسی علوم رفتاری با رشتۀ انسانشناسی آغاز میشود و یكی از رشتههای فرعی انسانشناسی، انسانشناسی فرهنگی است كه با مطالعه رفتار سازمانی ارتباط نزدیك دارد. انسانشناسی فرهنگی با رفتار مكتسبه انسانها كه از فرهنگ آنها تأثیر میگیرد و نیز با فرهنگ متأثر از این رفتار سر و كار دارد. درواقع بدون فهم عمیق ارزشهای فرهنگی جامعه نمیتوان رفتار سازمانی را به درستی فهمید.
تعریف فرهنگ سازمانی
مقصود از فرهنگ سازمانی، سیستمی از استنباط مشترك است كه اعضاء نسبت به یك سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفكیك دو سازمان از یكدیگر میشود. كریس آرجریس، فرهنگ سازمانی را نظامی زنده میخواند و آن را در قالب رفتاری كه مردم در عمل از خود آشكار میسازند، راهی كه بر آن پایه بهطور واقعی میاندیشند و احساس میكنند و شیوهای كه بهطور واقعی با هم رفتار میكنند تعریف میكند.
ادگار شاین نیز فرهنگ سازمانی را اینگونه تعریف میكند:
یك الگویی از مفروضات بنیادی است كه اعضای گروه برای حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تكامل داخلی آن را یاد میگیرند و چنان خوب عمل میكند كه معتبر شناخته شده، سپس بهصورت یك روش صحیح برای درك، اندیشه و احساس كردن در رابطه با حل مسائل سازمان به اعضای جدید آموخته میشود. جیمز پرسی معتقد است كه افراد یك سازمان دارای ارزشهای مشترك، عقاید، معیارهای مناسب برای رفتار، زبان مخصوص، رمزها و سایر الگوی فكری و رفتاری هستند و بهطور خلاصه، فرهنگ سازمان را الگویی از مقاصد مشترك افراد سازمان تعریف میشود
دیدگاهها (0)