توضیحات
پرسشنامه استاندارد گرایشات بازار در مدیران بانک انور و همکاران(2003)
پرسشنامه استاندارد گرایشات بازار در مدیران بانک توسط انور و همکاران در سال 2003 طراحی شد و داری 25 سوال در 6 بعد می باشد.و بر اساس طیف لیکرت (کاملا موافقم تا کاملا مخالفم) نمره گذاری شده است و الفای کرونباخ به دست آمده بالای 0/70 می باشد.
تعریف مفهومی متغییر پرسشنامه :
تعریف بازارگرایی: بازارگرایی عبارت است از ایجاد اطلاعات حاصل از بازار در کل سازمان درباره نیازهای جاری و آینده مشتریان، توسعه و انتقال این اطلاعات و استعداد در سراسر سازمان و پاسخگویی به آن در تمام سطوح سازمان
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
در این پژوهش منظور از پرسشنامه گرایشات بازار در مدیران بانک نمرهاي است كه کارکنان به سوالات 25 گویه ای پرسشنامة گرایشات بازار در مدیران بانک میدهند .
مولفه های پرسشنامه :
مولفه های پرسشنامه |
سوالات |
تمرکز بر مشتری |
1 تا 5 |
اجرای استراتژی |
6 تا 10 |
استفاده از اطلاعات |
11 تا 13 |
خدمات جدید |
14 تا 16 |
تمرکز بر رقیب |
17تا 22 |
تمرکز بر محیط |
23 تا 25 |
بازارگرایی
برای دستیابی به بازارگرایی باید اطلاعات مشتریان، رقبا و بازارها را به دست آورد. آنها را با توجه به دیدگاه کلی کسب و کار بررسی کرد. چگونگی ارائه ارزش برتر به مشتریان را مشخص کرد و اقدامات لازم را برای ارائه آن ارزش به مشتری انجام داد. بازارگرایی ، فرهنگی را به وجود می آورد که خود را به ارائه ارزش برتر به مشتری و ایجاد فرآیندی مستمر برای ایجاد ارزش برتر به خریداران ، متعهد می داند. بازارگرایی مستلزم تمرکز بر مشتری ، اطلاعات رقبا و هماهنگی بین وظایف مختلف سازمان است.
مفهوم بازارگرایی (گرایش به بازار)
بر خلاف بازاریابی که بسیار تحت تأثیر مسائل فرهنگی است و تعاریف زیادی در این زمینه وجود دارد، در زمینهبازارگرایی شاهد چنین گستردگی تعریفی نیستیم و کمتر تحت تأثیر مسائل فرهنگی قرار گرفته است. کوششهای ابتدایی افرادی مانند فلتن و مککیتریک (۱۹۵۷) و بعد از آنها کاتلر (۱۹۹۴) تأثیر زیادی برگسترش مفهوم بازارگرایی داشته است.
تعاریف
اصولا چهار تعریف اصلی تاکنون برای بازارگرایی ارائه شده است:
1) بازارگرایی عبارت است از ایجاد اطلاعات حاصل از بازار در کل سازمان دربارهی نیازهای جاری وآیندهی مشتریان، توسعه و انتقال این اطلاعات و استعداد در سراسر سازمان و پاسخگویی به آندر تمام سطوح سازمان.(کهلی و جاورسکی۱۹۹۰)
2) بازارگرایی از سه جزء رفتاری تشکیل شده است: مشتریمداری، رقیبگرایی و هماهنگی وتبادل اطلاعات بین واحدها همراه با دو نوع تصمیمگیری، تمرکز بر بلندمدت و سودآوری.
(نارور واسلیتر ۱۹۹۰)
3) بازارگرایی شامل مجموعهای از باورها و اعتقادات است که مشتریان را در مرکز توجه قرار میدهدتا سودآوری بلندمدت شرکت را فراهم سازدالبته این به معنی توجه نداشتن به سایر ذینفعانمانند مالکان، مدیران و کارکنان نیست. (دشپند، فارلی و وبستر ۱۹۹۳)
4) بازارگرایی شامل مهارتهای عالی و برجسته در درک و ارضای نیازها و خواستههای مشتریاناست. (دی،۱۹۹۴)
در همه تعاریف بالا، نکات زیر به چشم میخورد:
الف) همه تعاریف بر روی مشتری بهعنوان هستهی مرکزی تمرکز دارند.
ب) همه تعاریف توجه خاص به بیرون از مرزهای سازمان دارند.
ج) همه تعاریف چه بهصورت مستقیم و چه ضمنی، به پاسخگویی به مشتری توجه ویژهای دارند. یعنیاینکه تنها توجه به مشتریان کافی نیست، بلکه باید برای آنان خلق ارزش کرد.
د) تمام محققان اعتقاد دارند که بازارگرایی شامل تمرکز بر چیزی فراتر از مشتریان است. نارور و اسلیتربهطور واضح، علاوه بر مشتری بر رقیبان نیز تمرکز میکنند. «دی» هم آشکارا به رقبا توجه کردهاست. کهلی و جاورسکی بر روی عواملی که انتظارات و نیازهای مشتریان را شکل میدهد (مانندتکنولوژی، قوانین و … ) تاکید دارند
همچنین اگرچه دشپند، فارلی و وبستر مشتریان را در اولویت قرارمیدهند، اما به سایر ذینفعان نیز توجه دارند و آنها را نیز مهم میدانند.
بر اساس مطالعات کهلی، جاورسکی و نارور و اسلیتر، در بازارگرایی به سه عامل خلق و تبادل اطلاعات، مشتری مداری و رقیبگرایی توجه می شود.
پرسشنامه گرایشات بازار در مدیران بانک توسط انور و همکاران در سال 2003 طراحی شد و داری 25 سوال در 6 بعد می باشد.و در سایت پرسش سنج قابل خرید و دانلود است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.