توضیحات

پرسشنامه رضایت شغلی عمومی (کافمن و فیشمن ؛1979 )

پرسشنامه رضایت شغلی عمومی توسط کافمن و فیشمن در سال 1979 ساخته شده است. این مقیاس دارای 3 گویه می باشد که با یک مقیاس لیکرت پنج درجه­ای (کاملا مخالف تا کاملا موافق) و هر ماده دارای ارزشی بین 1 تا 5 است. با سؤالاتی مانند: (به طور کلي من از شغل خود راضي هستم.) رضایت شغلی عمومی را می­سنجد.

تعریف مفهومی متغیر پرسشنامه

رضایت شغلی عمومی: رابینز رضایت شغلی را حاصل تفاوت میان تعداد پاداش هایی که فرد دریافت می کند با مقدار پاداشی که فکر می کند با  دریافت کند، می داند.

تعریف عملیاتی متغیر پرسشنامه

در این پژوهش منظور ازپرسشنامه استاندارد رضایت شغلی عمومی نمره ای است كه پاسخ دهنده­گان به سوالات 3 گویه ای پرسشنامة رضایت شغلی عمومی می­دهند.

مولفه های پرسشنامه و پرسشنامه:

پرسشنامه تک مولفه ای است.

تعریف رضایت شغلی

در رابطه با تعریف رضایت شغلی به‏ دو تعریف اکتفا می‏شود:

1- خشنودی شغلی مجموعه‏ای از احساسهای سازگار و ناسازگار است که‏ کارکنان با آن احساسها به کار خود می‏نگرند.میان این احساسها و دو عنصر دیگر از نگرشهای کارکنان تفاوتی مهم و آشکار وجود دارد.خشنودی شغلی یک‏ احساس نسبی خوشی یا درد است(من از داشتن کارهای گوناگون خشنود می‏شوم) که از اندیشه‏های عینی(کار من پیچیده‏ است)و نیتهای رفتاری جداست(برآنم‏ که تا سه ماه دیگر این کار را رها کنم)این‏ سه نگرش با هم به مدیران یاری می‏دهند تا واکنش‏های کارکنان را به شغلشان درک‏ کنند و اثر آن را بر رفتار بعدیشان‏ پیش‏گویی نمایند.

2- رضایت یا عدم رضایت شغلی طرز تلقی فرد نسبت به شغلش از جمع‏ موضوعهایی است که بیشترین تحقیق‏ درباره آن صورت گرفته است.بدون شک‏ مدیران باید درباره رضایت یا عدم‏ رضایت کارکنان حساسیت داشته باشند.

رضايت شغلي، احساس مثبت فرد نسبت به شغل و شرايط اشتغال است. رضايت شغلي، عاملي است که باعث افزايش کارآيي و نيز احساس رضايت فرد مي گردد.

رضايت شغلي:

رضايت شغلي به طور کلي به نگرشهاي يک کارمند اشاره دارد. رضايت شغلي ابعاد بسياري دارد و مي تواند نمايانگر نگرش کلي باشد يا تنها به پاره اي از مشاغل انسان باز گردد. براي نمونه گرچه رضايت شغلي کلي مي تواند زياد باشد و او را دلبسته به .پيشرفت شغلي نشان دهد ولي او را از برنامه مرخصيش ناخشنود مي سازد.

 رضايت شغلي، بخشي از رضايت زندگي است. چون شغل، يک بخش عمده از زندگي است پس رضايت شغلي به رضايت کلي انسان از زندگي نفوذ دارد. بنابراين يک اثر دو جانبه اي ميان خشنودي شغلي و زندگي وجود دارد که هر کدام بر يکديگر گسترده مي شود.