پرسشنامه دلبستگی شغلی ادواردز و کیل پاتریک ( ۱۹۸۴)

11,900 تومان

پرسشنامه دلبستگی شغلی توسط ادواردز و کیل پاتریک در سال ۱۹۸۴ ساخته شد و دارای20 سوال در 1 مولفه می باشد. سوالات پرسشنامه بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت (کاملا موافق تا کاملا مخالف) طراحی شده است. طیف لیکرت به دست امده 76/0 درصد می باشد.

توضیحات

پرسشنامه دلبستگی شغلی ادواردز و کیل پاتریک ( ۱۹۸۴)

پرسشنامه دلبستگی شغلی توسط ادواردز و کیل پاتریک در سال ۱۹۸۴ ساخته شد و دارای20 سوال در 1 مولفه می باشد. سوالات پرسشنامه بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت (کاملا موافق تا کاملا مخالف) طراحی شده است. طیف لیکرت به دست امده 76/0 درصد می باشد.

تعریف مفهومی متغیر پرسشنامه

پرسشنامه استاندارد دلبستگی شغلی: به میزان درجه‌ای گفته می‌شود که شخص ازنظر روحی با کارش همانندسازی می‌کند یا میزان اهمیتی که فرد برای کارش قائل است (کارملی، 2005؛ به نقل از اسدی، 1393).

تعریف عملیاتی متغیر پرسشنامه

دلبستگی شغلی در این پژوهش عبارت است از نمره ای که آزمودنی ها از پرسشنامه دلبستگی شغلی ادواردز و کیل پاتریک ( ۱۹۸۴) کسب می کنند.

مولفه های پرسشنامه و پرسشنامه

این پرسشنامه به صورت تک مولفه ای می باشد.

دلبستگی شغلی

دلبستگی شغلی:

سازمان‌ها به کارکنانی نیازمندند که سازگار با ارزش‌ها و اهداف سازمانی، دارای انگیزه قوی و متعهد و متمایل به حفظ و ادامه عضویت سازمانی باشد. فراتر از شرح وظایف مقرر و معمول خود به کار و فعالیت بپردازند؛ کارکنانی که بخواهند و بتوانند بیش از مقدار معمول برای دستیابی به اهدافی سازمانی مشغول به کار باشند.

دلبستگی شغلی مخصوصاً در اقتصاد که برای بسیج کامل منابع انسانی قوانین سازمانی وضع‌شده، یک متغیر انگیزشی مورد علاقه سازمانی است. (بوزینلوس، 2004)، به نقل از (ورک استادی، 2002)، (گوری، 2001)، به‌طورکلی سطح دلبستگی مورد علاقه مدیران و سیاست‌مداران است به خاطر اینکه دلبستگی شغلی در اثربخشی و عملکرد سازمانی مؤثر است. (ورد و بارک، 2009)؛ به نقل از (آرگریس، 1964).

دلبستگی شغلی به‌عنوان یک نگرش یک متغیر مهم در به حداکثر رساندن اثربخشی سازمانی است (آلن کوماران، 2004). دلبستگی شغلی یک عامل اساسی و مهم در زندگی اغلب مردم است زیرا کارکنان در محیط کاری ازنظر عاطفی تحت تأثیر درجه‌ای که به کار دل‌بسته یا از آن بیزار می‌شوند قرار می‌گیرند (ورد و بارک، 2009)؛ به نقل از (آرگریس، 1964). به‌طورکلی دلبستگی شغلی هم بر فرد و هم بر سازمان تأثیر می‌گذارد.

از دید سازمانی دلبستگی شغلی به‌عنوان کلیدی برای گشودن انگیزش کارمند و افزایش تولید محسوب شده است و از دید فردی کلیدی برای انگیزش عملکرد و رشد فردی و رضایت در محل کار محسوب می‌شود. دلبستگی شغلی از طریق درگیر کردن کارمندان به‌طور عمیق در کارشان و بامعنا ساختن تجربه کاری، در اثربخشی سازمانی، تولید روحیه کارمندی کمک می‌کند (براون، 2007).

تجزیه‌وتحلیل و ادراک مدل نگرش‌های مرتبط با کار مانند دلبستگی شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی و انگیزش کارکنان مخصوصاً در بخش رفتار سازمانی مهم و حیاتی هستند (ورد و بارک، 2009، به نقل از چرنز و داویس، 1975).

تعاریف دلبستگی شغلی

(کانونگو، 1982 )، دلبستگی شغلی را به‌عنوان یک توصیف از شغل فعلی فرد و تابعی از مقداری می‌داند که شغل او می‌تواند نیازهای کنونی‌اش را ارضا کند (کارملی، 2005)، تعاریف ارائه‌شده در مورد دلبستگی شغلی بسیار شبیه به هم می‌باشند. دلبستگی شغلی به میزان درجه‌ای گفته می‌شود که شخص ازنظر روحی با کارش همانندسازی می‌کند با میزان اهمیتی که فرد برای کارش قائل است.

 (دوبین 1961)، دلبستگی شغلی را عبارت می‌داند از درونی کردن ارزش‌هایی مثل خوبی کار بااهمیت، در نزد شخص؛ و به‌عبارت‌دیگر میزانی که شخص می‌تواند خودش را بیشتر در اختیار سازمان قرار دهد.

 (لودال و کی نر 1965)، در تحقیق خود دلبستگی را این‌طور تعریف می‌کند: میزان تأثیراتی که انجام کار بر روی عزت‌نفس فرد می‌گذارد.

 (رابینز و کولتر ، 1999)، در تعریف خود گفته‌اند: دلبستگی شغلی عبارت است از میزانی که یک کارکن با کارش همانندسازی می‌کند به‌طور فعال در شغلش فعالیت می‌کند و به عملکرد شغلش به‌عنوان چیز مهمی جهت ارزش‌ها به خود قائل توجه می‌کند.

  • رضایت از خرید
5

توضیحات تکمیلی

تعداد مولفه

تعریف مفهومی متغیر

الفای کرونباخ

فرمت

تعداد صفحه

تعداد سوالات

تعریف عملیاتی

تحلیل بر اساس میزان نمره پرسشنامه

پایایی پرسشنامه

منبع

روایی پرسشنامه

سال انتشار میلادی

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

  • [text text-238 "جوابها را به حروف وارد کنید"]
  • [quiz quiz-98 "سه به اضافه چهار؟ | هفت" "شش را از ده کم کنیم؟ | چهار" "دو ضرب در چهار؟ | هشت" "سه ضرب در سه؟ | نه"]
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پرسشنامه دلبستگی شغلی ادواردز و کیل پاتریک ( ۱۹۸۴)”