توضیحات
پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت
پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت مقیاس عزت نفس خود را بر اساس تجدید نظری که بر روی مقیاس راجرو دیموند (1954) انجام داد تهیه کرد . این مقیاس داردای 58 ماده است که 8 ماده آن یعنی شماره های 6-13-20-27-34-41-48-55 دروغ سنج است. در جموع 50 ماده آن بر 4 خرده مقیاس عزت کلی، عزت نفس اجتماعی(همسالان)، عزت نفس خانوادگی(والدین) و عزت نفس تحصیلی(آموزشگاه) تقسیم شده است.
تعریف مفهومی متغیر پرسشنامه
منظور از عزت نفس آن است که افراد در باره خود چکونه فکر می کنند ،جقد رخود را دوست دارند و از عملکردشان راضی هستند و به خصوص احساس آنان از نظر اجتماعی و تحصیلی درباره خود چگونه است و میزان هماهنگی و نزدیکی خود ایده آل و خود واقعی آنها چقدر است (تمنایی فر و همکاران،1389).
تعریف عملیاتی متغییر پرسشنامه
در این پژوهش منظور از پرسشنامه استاندارد عزت نفس نمرهاي است كه کارکنان به سوالات 58گویه ای پرسشنامة عزت نفس میدهند .
مولفه های پرسشنامه:
پرسشنامه تک مولفه ای می باشد.
عزت نفس
عزت نفس یا حرمت نفس (به انگلیسی: Self-esteem)، اصطلاحی در روانشناسی است که بازتاب ارزیابی یا برآورد یک فرد از ارزشهای خود میباشد.
عزت نفس، باور و اعتقادی است که فرد، دربارهٔ ارزش و اهمیت خود دارد. حرمت نفس را میتوان با عوامل مختلف توضیح داد از جمله فردی که حرمت نفس دارد معتقد است که انسان مقدّس است و به دلیل این مقدّس بودن نمیتوان او را قربانی اعتقادهای دیگران کرد، عامل بعد اینکه همهٔ انسانها با هم متفاوتند؛ یعنی بین افراد مختلف با نژادها و قومیتهای مختلف هیچ فرقی وجود ندارد و همینطور انسانها با هم برابرند، عامل دیگر خود دوستی و احساس رضایت داشتن از آنچه که هستم و هرچه که هستم و همینطور نداشتن شرم و خجالت از وجود خود است. اصولاً میتوان حرمت نفس را در امور مختلف زندگی شرح داد. افرادی که دارای حرمت نفس پایین هستند در زندگی خود با مشکلات فراوان روبرو میشوند.
به باورکارل راجرز تمامی انسانها به حرمت نفس و عزت نفس نیازمندند. در درجهٔ نخست، عزت نفس نشان دهندهٔ احترامی است که دیگران برای ما قائلاند. هنگامی که پدر و مادر به فرزندان خود، توجه مثبت غیر شرطینشان میدهند و آنها را جدای از رفتارهایشان به عنوان انسانهایی که از شایستگیهای درونی برخوردارند میپذیرند، در اصل به رشد عزت نفس آنها کمک میکنند. اما هنگامی که والدین به کودکان توجه مثبت شرطی نشان داده و در واقع هنگامی آنها را میپذیرند که به شیوهٔ مورد نظر و مطلوب رفتار میکنند، کودکان درشرایط ارزشی قرار میگیرند و گمان میکنند که فقط هنگامی شایستگی دارند که مطابق با خواست والدین رفتار کنند.
برای آنکه هر شخص توان بالقوه ی منحصر به فردی دارد، کودکانی که به شرایط ارزشی دچار میگردند، تا اندازهای در درون خویش احساس ناامیدی میکنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.