توضیحات
فصل دوم پایان نامه توانمندسازی (مبانی نظری و پیشینه تحقیق)
فصل دوم پایان نامه توانمندسازی : امروزه شکاف میان ملتها و جوامع دانایی و نادانی است. بنابراین چالش اصلی، چالش نیروی انسانی دانا و تواناست. نیروی انسانی به عنوان مهمترین، گرانترین و با ارزشمندترین سرمایه و منبع سازمانی محسوب میشود. انسان تنها عنصر ذی شعوری است که به عنوان هماهنگ کننده سایر عوامل سازمانی، نقش اصلی را در میان کلیهي عوامل دارد. میتوان به سادگی بیان نمود که بدون افراد کارآمد، دستیابی به اهداف سازمانی غیر ممکن است.
منابع جدید اضافه شد!
-2018-2019-2020-2021
-1396-1397-1398-1399
فصل دوم پایان نامه توانمندسازی
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی داردبه شیوه (APA)
تعداد صفحات:23
فهرست
2-3- توانمندسازی. 1
2-3-1- خاستگاه توانمندسازي. 3
2-3-2- تعريف توانمندسازي كاركنان. 4
2-3-3- عوامل مؤثر بر توانمندسازي كاركنان. 5
2-3-4- ضرورت توانمندسازي. 9
2-3-5- اهداف توانمندسازي. 12
2-3-6- رويكردهاي توانمندسازي. 13
2-3-7- فرايند توانمندسازي. 14
2-3-8- مزایای توانمندسازی. 15
2-3-9- ابعاد توانا سازی. 16
2-3-10- موانع موجود در سازمانها جهت اجراي توانمندسازي. 19
بخشی از پایان نامه توانمندسازی
امروزه شکاف میان ملتها و جوامع دانایی و نادانی است. بنابراین چالش اصلی، چالش نیروی انسانی دانا و تواناست. نیروی انسانی به عنوان مهمترین، گرانترین و با ارزشمندترین سرمایه و منبع سازمانی محسوب میشود. انسان تنها عنصر ذی شعوری است که به عنوان هماهنگ کننده سایر عوامل سازمانی، نقش اصلی را در میان کلیهي عوامل دارد. میتوان به سادگی بیان نمود که بدون افراد کارآمد، دستیابی به اهداف سازمانی غیر ممکن است. از این رو، منابع انسانی، نقش اساسی در رشد و پویایی و بالندگی و یا شکست و نابودی سازمانها دارد.
مفهوم توانمندسازی کارکنان، در دهه 1990 توجه بسیاری از دانشگاهیان، پژوهشگران و دست اندرکاران مدیریت را به خود جلب کرده بود. توانمندسازی کارکنان به عنوان یک مفهوم نظری تاثیر زیادی بر اثر بخشی سازمان و مدیریت و ابتکار سازمانی دارد. توماس و ولتهوس[1](1990) اعتقاد دارند که کارکنان توانمند در کنترل و انجام وظایف انعطاف پذیری بیشتری دارند. آنها در پاسخ به مسایل و فرصتها، وظایف جدید را شروع میکنند و موانع را بر طرف میسازند، در نتیجه در برخورد با مسائل و مشکلات، انگیزش آنها تقویت میشود. بزعم لیدن[2] و همکاران (2000) افراد توانا در سطوح بالایی از رضایت شغلی، تعهدسازمانی و عملکرد شغلی قرار دارند(گوین و همکاران[3]،1997).
[1].Thomas & Velthouse
[2].Liden
[3] quinn et al
دیدگاهها (0)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.